هوراد جونيهوراد جوني، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 3 روز سن داره

مینویسم برای عزیزترینم

بیست- بیست ویک وبیست و دو ماهگی عزیز دل

بازم تنبلی کردم و دیر اومدم . البته تو این مدت این قدر اتفاقات رخ داده که فکر نمیکنم همش را بتونم تو ذهنم بیارم. هوراد جونم بزرگتر شده. مستقل و شیطون تر شده و...... مهم ترین مسئله که درست در بیست ویک ماه و چهارده روزگی هورادم  اتفاق افتاد این بود که پسر من در این تاریخ با شیر مامان بای بای کرد. البته مدتی بود که سعی میکردم روزها را کم کنم و فقط شب بدم. ولی یه مریضی شدید ویروسی گرفت و اسهال و استفراغ. به همین خاطر دوباره شروع کردم به شیر دادن بدون برنامه و تا دو هفته بعد از خوب شدنش هم این روند ادامه پیدا کرد. بعد دوباره کم کم  شیر روزش را کم کردم. البته با سختی. درسته که میگن بچه را سیر کنید ولی هورادی با چیزای دیگه راضی نمیشد. ...
16 بهمن 1393
1